نوشته های شخصی

امروز یه سردرد شدید اومد سراغم از اون مدلای غیر قابل تحمل،

قرص خوردم یکی دو ساعت خوب بود اما دوباره شروع شد نه به اون شدت،

هنوز اون سردرد باهامه.به کارام رسیدم با همون وضعیت ..خوب هم پیش رفت.

اما روز خوشایندی نبود .

نوشته های شخصی...

خیلی وقته به این وبلاگ رسیدگی نکردم کلا از نظم خارج شد،

مثل قبل ننوشتم خیلی بهم ریخته است.دوست دارم اولین قسمتی که رسیدگی میکنم

لیست وبلاگ دوستان باشه ، یه سری وبها رو باید کلا حذف کنم ،

یه سری نوشته ها رو دیگه دوست ندارم ببینم ،یه سری هم کلا وبلاگشون حذف شده .

یه عده هم سیر موضوعی وبلاگشون تغییر پیدا کرد.

نوشته های شخصی...

شام که خوردم چند صفحه از یک کتاب رو خوندم بعدش یک فیلم دیدم بد نبود

در آخر هم رفتم ظرف شام رو شستم .

الان هم اومدم اینجا که خیلی وقته ننوشتم دوباره بنویسم در حالی که دارم یک آهنگ هم گوش میدم .

چند روزی از تعطیلات مونده و بعدش دوباره شروع.

امروز روز سردی بود حتی شب سردی هم هست ،

این چند روز میخوام کارایی که دوست دارم انجام بدم و حسابی هم استراحت کنم.

نوشته های شخصی...

برنامه های زیاد جدیدی دارم که سخت هم هستولی خب پیش بردن برنامه های سخت رو دوست دارم چون من رو به من ثابت میکنه.فرق زیادی هست بین توانستن و نتوانستن.اینکه تلاش کنی تا بتونی وبهت ثابت بشه که میتونی این تلاش این قدرتی هست در درون آدما که وقتی اون توانا بودن رو در خودت پیدا میکنی،حس لذت و قدرت بهت میده تلاش کردن برای من حس جالبی داره.راههای جدید،کارای جدید ،هدفای جدید جدا برام خوشاینده. نوشته های شخصی...

شام که خوردم ظرفا رو شستم ، چای دم کردم وسایلمو کم کم جمع کردم لباسامو هم آماده کردم .. *روز قبل .... نوشته های شخصی...